<
Home
خرد کردن مناسبت

خرد کردن مناسبت

  • معنی خرد کردن - فرهنگ فارسی معین

    منبع. فرهنگ فارسی معین. نمایش تصویر. معنی. خرد کردن. معنی 1 - از هم پاشیدن ، ریزریز کردن . 2 - کشتن ، نابود کردن . مترادف 1- ريزريز كردن، شكستن، له كردن 2- درهمشكستن، نابود كردن 3- تبديل كردن.خرد کردن مناسبت مناسبت ها مدیریت جهاد کشاورزی بیرجند خرد کردن گردو cookery.ir و خرد کردن شلبی مونتانا rolخرد کردن مناسبت( صفت ) ۱ - کوچک کم جثه . ۲ - اندک سال کودک . جمع : خردان . ۳ - باریک دقیق . یا خرد و خاکشیر کردن. خرد کردن . یا خرد و خمیر شدن . ۱ - له شدن کوفته شدن . ۲ - بسیار خسته شدن . لقب سعد بن زید منات استخرد - معنی در دیکشنری آبادیس

  • خرد کردن - معنی در دیکشنری آبادیس

    مترادف خرد کردن: ریزریز کردن، شکستن، له کردن، درهم شکستن، نابود کردن، تبدیل کردن معنی انگلیسی: break, chip, chop, crush, devastate, grind, sliver, smash, pound, quell, to break to pieces, to shatter, to 2021年9月8日  خرد کنید ‎. (xord konid) Conjugation of خرد کردن (xord kardán) ( colloquial Tehrani) infinitive. خرد کردن. (xord kardán) stem. present. خرد کن ‎.خرد کردن - Wiktionary, the free dictionaryخرد کردن: جستجو معنی "خرد کردن" در فرهنگ حل جدول، مترادف و متضاد فارسی، فرهنگ معین، فرهنگ دهخدا، فرهنگ عمید، سره، هوشیار، دیکشنری زبان های خارجیمعنی خرد کردن جدول یاب

  • ترجمه "خرد کردن" به انگلیسی - Glosbe

    ترجمه "خرد کردن" به انگلیسی . break, mince, break to pieces بهترین ترجمه های "خرد کردن" به انگلیسی هستند. نمونه ترجمه شده: که ما هنوز انتظار و امید شکستن و خرد کردن شهامت دشمن را نیافته بودیم. ↔ Only we showed no Contribute to boy/fa development by creating an account on GitHub.تلفن همراه خرد کردن رم مناسبتمعنی خرد شدن - لغت‌نامه دهخدا مشاور تلفنی شغلی تحصیلی حقوقی ازدواج و خانواده کلیک کنید خرد شدن 0 معنی خرد شدن . [ خ ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ریزه ریزه شدن . بپاره های کوچک شکستن . (یادداشت بخط مؤلف ). شکستن بقطعات خرد. صِغَر. معنی خرد شدن - لغت‌نامه دهخدا - لام تا کام

  • “خدمة الرعاية لدينا ، تصنيع سعر القلب الدقيق ، العملاء في سهولة.”

    Go to Top